نقاب انسانی...
نقـاب انسانـــی...
نقدی بر روابط غیر مستقیم انسانی
از طرفی فرهنگ پایین استفاده از رسانه های اجتماعی و فضای تبادل اطلاعات منجر به فیلتر شدن بسیاری از این سایتها و برنامه های کاربردی شده است. استفاده های غیر اخلاقی، پرخاشگری و فحاشی، بی احترامی به عقاید و نشر اکاذیب از عمده مسائل مرتبط به این فضا است. این فضای غبار آلود در صفحه های مجازی افراد معروف جامعه غالبا با انواع ناسزاها و تهمت ها و تهدیدها به همراه است. این حس پرخاشگری و عصبانیت در انتقال پیامها و نظرها روز به روز بیشتر و بیشتر می شود.
حال مسئله اینجاست که در تعاملات روزمره و مستقیم افراد به صورت چهره به چهره معمولا و در اغلب افراد جامعه خبری از تندروی، بی احترامی به قوانین و پرخاشگری نیست. یعنی در ارتباطات مستقیم انسانی به صورت کاملا محسوسی از روابط عادی و محترمانه استفاده می شود. پس چرا وقتی وسیله ای بین انسان و فضای جامعه حائل می شود و انسان از طریق آن با فضای اطراف ارتباط برقرار می کند، انسان از غالب اصلی خود خارج می شود؟؟؟؟
چرا انسانها وقتی از یک ورودی می خواهند عبور کنند به یکدیگر تعارف می کنند ولی وقتی با خودرو میخواهند از گذرگاهی عبور کنند فقط به فکر خود هستند و خبری از تعارف نیست؟؟؟؟
چرا وقتی رو در رو صحبت می کنند احترامات میان فردی رعایت می شود ولی وقتی از طریق فضای مجازی گفتگو می کنند، خبری از احترام نیست ؟؟؟
این اتفاقها ریشه در چه چیزی دارد؟؟؟
در نگاه اول می توان گفت حس دیده نشدن و پنهان شدن پشت یک وسیله، اطمینان خاطری به افراد می دهد تا بتوانند راحت تر به فعالیت بپردازند. این حس راحتی منجر به برون گرایی می شود. این برون گرایی یعنی خارج شدن انسان از پشت نقاب و نشان دادن شخصیت اصلی خود.
با قبول این فرض می توان گفت و دید که افرادی با سطح فرهنگ و تحصیلات بالا در فضای مجازی و رانندگی نیز همانند حالات دیگر خود هستند و تغییری در رفتار آنها مشاهده نمی شود. این اتفاق فرضیه ما را به سمت درستی سوق می دهد.
بنابراین می توان برای شناخت نسبتا عمیق یک فرد به نحوه رانندگی و شیوه ارتباطات او در رسانه های اجتماعی توجه کرد...